اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

10 تاکتیک دشمن برای تسخیر دانشگاه - با ولایت تا شهادت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با ولایت تا شهادت
جریان های به حاشیه رفته و سرخوردگان عرصه سیاست هیچ گاه تیغ پرکین خود برضد انقلاب اسلامی را زمین نگذاشته اند. گرچه سال هاست که توطئه افکنی های این طیف ها در پس نقاب تزویر و پرده پوشی های سیاسی مدارانه نهان گردیده است اما پویشی در فرازهای زهرآلود واگویه های ایشان در هر برهه، نمایه ای شفاف از دشمنی های این جماعت با نظام اسلامی را برملا می سازد.
طرح به میدان آوردن دانشگاهیان بعنوان پیاده نظام دشمن، از جمله آرمان های دیرین بیگانه پرستان وطنی بوده است و از آنجا که این پروژه با هماهنگی سرویس های امنیتی خارج از کشور طراحی و به اجرا در می آید، رعایت اصول امنیتی در آن از جمله شروط اساسی قلمداد می شود.
از یک طرف، تعامل برخی از دسته های دانشجویی با تجدیدنظرطلبان هواخواه سکولاریسم و لیبرالیسم و تئوریزه کردن مفاهیم و مباحث اومانیستی در دانشگاه ها، عملاً این تشکل ها را وادار به فاصله گرفتن از مؤلفه های شناخته شده جنبش دانشجویی - مانند آرمانگرایی، استکبارستیزی، عدالت طلبی، ظلم ستیزی، عدم دنباله روی از احزاب و جریانات سیاسی - نمود. از دیگر سو، با تحمیل کارکرد احساس گرایی و عمل گرایی افراطی به محیط های دانشجویی و وابسته ساختن برخی از آنها به احزاب تندرو، باعث شد این تشکل ها در نقش اهرم فشار از پایین تجدیدنظرطلبان ظاهر شوند. این فرآیند در کنار تلاش جریان های منحرف و مخالف نظام - از جمله نهضت آزادی - برای نفوذ در محیط های دانشجویی،بسط تفکر لیبرالی یارگیری از درون دانشگاه ها و تحصیل اراده به برخی از دسته های دانشجویی عملاً فضای سیاسی دانشگاه ها را به سوی رادیکالیسم بی منطق سوق داد.
در این مقاله سعی می شود تا با ارائه تحلیل هایی مستند به 10 عنوان از تاکتیک های دشمنان نظام جمهوری اسلامی که با هدف تأثیرگذاری بر دانشگاهیان و سوءاستفاده از محیط های دانشجویی در نظر گرفته شده است، اشاره گردد.
همسو نمودن دانشجویان با سیاست های بیگانگان در آغاز سال تحصیلی
طردشدگان سیاسی و پیاده نظام های احزاب با برنامه ریزی جهت کشاندن التهابات سیاسی به دانشگاه ها در آستانه هر سال تحصیلی جدید و در نهایت تسخیر فضای دانشگاه ها در راستای تأمین منافع بیگانگان، در تلاشند تا آنچه را که در محیط اجتماعی نتوانستند بدست آوردند، به خیال باطل خود در فضای دانشگاه کسب نمایند و با دستاویز قراردادن مشکلات دانشجویان، به نافرمانی مدنی دامن زده و جو را ملتهب و متشنج نمایند و رادیکالیسم ایجاد کرده در مراکز دانشجویی را به سوی پروژه شوم عبور از حاکمیت سوق دهند.
بی شک هدف اصلی عناصر مخالف داخلی و معاند خارجی از ایجاد تشنجات وسیع در محیط های دانشگاهی، چیزی جز ایفای نقش گروه های فشار برای نظام، ممانعت از ایجاد طرح های اساسی در کشور و دامن زدن به اختلاف داخلی نمی باشد.
وارونه جلوه دادن 16 آذر و تغییر روح مراسم روز دانشجو
طیف افراطی علامه دفتر تحکیم وحدت و جریانات چپ مارکسیستی و سوسیالیستی با امید به همراهی دانشجویان منفعل می کوشند با توجه به وجود پتانسیل اعتراضی در صحنه های اعتراضی و با استفاده از ویژگی بی مهابا بودن در درگیری های فیزیکی و فحاشی به طرف مقابل، 16 آذر را به روز اعتراض و نه جنبش دانشجویی به حکومت اسلامی تبدیل نموده و روح حاکم بر مراسم این روز را عوض نمایند. در نهایت نیز کار را به جایی رسانند که اقدام انقلابی پدید آورندگان این روز تاریخی درهمین مراسم مورد نکوهش قرار گیرد.
اوج فعالیت جریان دانشجویی چپ که به تدریج از سال 1382 دست به اقدامات برای ابراز وجود مجدد در صحنه دانشگاه ها زدند، در مراسم سالروز 16 آذر 1385 بسیار چشم گیر و ملموس بود که با حمایت های وسیع داخلی و برون مرزی همراه شد و پس از آن نیز استراتژی های جدید خود را به موعد اجرا گذاشتند.
تشویق و کنترل جنبش دانشجویی در جهت ایجاد اغتشاش در سالروز 18 تیر
خروج کردگان از آرمان ها و اندیشه های امام عظیم الشأن و عدول کردگان از اصول و ارزش های انقلاب اسلامی با پشتیبانی رسانه های معاند بیگانه، همه ساله در سالگرد شبه کودتای 18 تیر در تلاشند تا با تحریک افراطیون در دانشگاه ها، حادثه ای دیگر بمانند کوی دانشگاه حتی در ابعاد کوچک را خلق نموده و 18 تیر دیگری را شبیه سازی نمایند.
دراین بین با نسبت دادن صفاتی نظیر، روز قیام و همبستگی ملی جهت اثبات مخالفت ملت ایران و براندازی حکومت اسلامی، به حادثه ضدمیهنی 18 تیر، سعی در القای ذهنیت غلط به دانشجویان و جداسازی آنان از نظام دینی را دارند.
مظلوم نمایاندن شبه دانشجویان ساختارشکن با کانالیزه کردن افکار دانشجویی به سوی جریانات ضدانقلاب
یکی از تاکتیک های جریانات دانشجویی رادیکال که با هدف تخریب چهره نظام جمهوری اسلامی و درخواست از نهادهای بین المللی باصطلاح مدافع حقوق بشر صورت می پذیرد، مظلوم نمایاندن دانشجویان ساختارشکن در اذهان سایرین و کانالیزه کردن افکار دانشجویی به سوی جریانات ضدانقلاب و بزرگنمایی اپوزیسیون خارج نشین بعنوان قهرمانان ملی جنبش دانشجویی ایران می باشد.
جالب تر آنکه سایت های ضدانقلاب و دنباله های داخلی آنها در دفاع از دانشجویان دربند بیان می دارند که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تحصیل حق هر ایرانی می باشد، بی آنکه بدانند تنها کاری که این دانشجویان انجام نمی دهند تحصیل علم و کسب دانش است. شاهد این مدعا هم تعداد ترم های مشروطی این اشخاص می باشد.
طیف چپ رادیکال جنبش دانشجویی یا همان دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاه های ایران، فراخوانی را در تاریخ 28 دسامبر 2007 برابر با 7 دی ماه 1386 به سازمان ها، نهادها و مراجع بین المللی بعنوان روز جهانی اعتراض به حکومت اسلامی در رابطه با دستگیری دانشجویان در ایران داده بود. هم چنین دانشجویان مارکسیست آزادیخواه و برابری طلب روز 16 فوریه 2008 برابر با 27 بهمن 1386 فراخوان یک آکسیون سراسری اعتراض به نظام جمهوری اسلامی برای اعلام خواست آزادی بی قید و شرط همه دانشجویان زندانی را داده اند.
بیگانه پرستان در بعضی مواقع در جهت نیل به اهداف پلید خود، اختلاف ایدئولوژیک را نادیده انگاشته و حول یک استراتژی متحد می شوند. به بیان دیگر، سوسیالیست ها، سکولاریست ها، لیبرالیست ها و مارکسیست ها در خط مشی، نشر اکاذیب علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و درخواست آزادی فوری دانشجویان قانون شکن اتفاق نظر دارند.
علی وفقی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در همین ارتباط در گفتگو با خبرنگار روز می گوید: «وقتی یک دانشجو به جرم عقاید و پیگیری حقوق قانونی اش بازداشت می شود، دیگر فرقی نمی کند که طرز فکر او چیست، دانشجویان در دفاع از حقوق همکلاسی های خود به هیچ گونه مرزبندی قائل نیستند».
اهانت گستاخانه به مقام عظمای ولایت و رئیس جمهور منتخب
اکنون داعیان روشنفکری هماهنگ و بی پرده می کوشند تا با اهانت های مکرر، قداست مفاهیم دینی و اجتماعی را بشکنند.
دولت نهم نیز در طول چهارسال عملکرد خود، درمعرض تخریب، سیاه نمایی ها و جنگ روانی های رحمانه مخالفان خود بود که از طریق مطبوعات نوشتاری، مجازی و ایمیل های کارشده ای دست به دست می گشت و مخاطب اصلی خود رادرمیان خواص و نخبگان از جمله دانشگاهیان جامعه جستجو می کرد.
با شروع سال 1388 و ورود میرحسین موسوی به عرصه انتخابات و آغاز تبلیغات انتخاباتی، هجمه رسانه ای گسترده و تداوم خط سیاه نمایی و بزرگنمایی اشتباهات دولت، جامعه را دچار شکاف بزرگی کرد. جریان مبارزات انتخاباتی، اختلافات را به نفرت و دشمنی بدل کرد و مهندس موسوی با بکاربردن عبارات رمال و کف بین و دروغگو دوباره دکتر احمدی نژاد و متهم کردن او به ارائه آمارهای سرتاسر دروغ، گارد منفی بخشی از جامعه و دانشجویان هوادار خود را نسبت به احمدی نژاد به نفرتی عمیق و بی پایان تبدیل کرد.
در این بین رسانه های معاند با پوشش وسیع اهانت های دیکتاتورمآبانه شبه دانشجویان، به تبلیغاتی گسترده و پررنگ نمایی این یاوه گویی ها می پردازند.
رویگردانی اذهان دانشجویی ازطریق اهانت و مخالفت با حاکمیت ارزش های دینی- ملی در دانشگاهها
یکی از صورت های راهبرد جنگ نرم آمریکا و نظام سلطه جهانی برضدانقلاب اسلامی ایران، تضعیف و بی اعتبارکردن نهادهای امنیتی و انتظامی می باشد. براساس تحقیقات و بررسی های صورت گرفته از دوم خرداد 1376 به بعد تاکنون بر مواضع تشکل های ضدانقلابی و مخالفان قانون اساسی در دانشگاهها و همچنین نشریاتی که در بهار 1378، توقیف شدند. بیانگر آن است که بیشترین سرمایه گذاری های تبلیغاتی و محوری ترین خط مشی آنها در جهت بی اعتبارکردن بسیج سپاه پاسداران، شورای نگهبان، صداوسیما و وزارت اطلاعات متمرکز می باشد.
اگرچه سال هاست طیف های غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت و انجمن های اسلامی برخی دانشگاهها، نشر همه نوع افکار التقاطی و الحادی و سکولار اعم از اندیشه چپ یا لیبرال را در دستور کار خود دارند. لیکن هیچ گاه نتوانسته اند بصورت عمده جایگاهی در میان دانشجویان بیابند و جز چند حرکت نامنظم و کم اثر مانند مقابله با تدفین شهدای گمنام دفاع مقدس در دانشگاهها کاری از پیش نبردند و درعین حال چهره ضدملی خود را نیز نشان دادند. اینان حتی نمی دانند اگر مخالف اسلام باشند، شهیدان 8 سال جنگ تحمیلی در حکم قهرمانان ملی و مدافعان خاک وطن هستند.
دامن زدن و پررنگ جلوه دادن مسائل قومیت ها و اقلیت ها
محافل سیاسی و رسانه ای غربی با دست گذاشتن بر مسائل قومی و مذهبی می کوشند براختلافات و تنش های داخلی دانشگاهها بیافزایند و این رویکرد از منظر راهبرد کودتای مخملی در ایران قابل ارزیابی وتحلیل است. رسانه های بیگانه در یک جریان تبلیغی هدفمند، تجربه ایران را بعنوان راهکاری برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی در دستور کار قرارداده اند. از همین رو در راستای سیاست تفرقه افکنی و دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی علیه ایران به دولت آمریکا توصیه می کنند بجای تنش زایی با رژیم ایران روشی مبتنی بر سنت آمریکایی یعنی تشویق نیروهای ملی گرا در داخل ایران را درپیش گیرد. بعبارتی دیگر اقوام و اقلیت های دینی در کشور و بویژه در دانشگاهها را بر ضد جمهوری اسلامی ایران بشورانند.
درسالهای اخیر خیزش جریان های قومی شتاب بیشتری به خود گرفته و این جریان ها با شعار هویت طلبی در بین جوانان و دانشجویان پایگاههایی برای بسط دیدگاههای خود پیدا نموده اند. هرچند این جریان ها در وهله نخست با تأکید بر اجرای کامل قانون اساسی بویژه اصول 15 و 19، پای به عرصه وجود نهادند اما در حال حاضر با عبور از این خواسته اولیه، مطالبات متفاوتی چون حق تعیین سرنوشت و استقلال طلبی را مطرح می نمایند. در بین جریان های قومی گرا، جریان قوم گرای کرد از فعالیت گسترده تری برخوردار بوده و داعیه تجزیه طلبی و استقلال طلبی را در سر می پرورانند و قومیت گرایان ترک و حتی بلوچ نیز تحت عناوینی مانند دفاع از زبان محلی خود از این قاعده مستثنی نیستند.
جریان چپ نیز در بین فعالین قومیت گرا نفوذ کرده است که این امر باعث گردیده تا در مراسمات و تجمعات گوناگونی که اخیرا ناظر آن بوده ایم، شاهد فعالیت قومیت گرایان در کنار چپ ها باشیم. در میان اقوام گوناگون در پهنه سرزمینی جمهوری اسلامی ایران قومیت آذری ها و اکراد به این نوع تفکر گرایش بیشتری داشته و منسجم در حال فعالیت می باشند. بعنوان مثال در میان قوم ترک، فرقه دموکرات آذربایجان و در میان قوم کرد، کومله را می توان مثال زد.
گسیل اعتراضات دانشجویی به سمت التهاب آفرینی های اجتماعی
در تحلیل حتی سطحی اتفاقات چند ماهه گذشته، آنچه بسیار به چشم می آید نقش دانشگاه و دانشگاهیان و البته بصورت خاص دانشجویان در جریان اغتشاشات و حوادث پس از انتخابات است. تاجائیکه می توان از این گروه بعنوان یکی از بازوهای اصلی جریان اغتشاش طلب و با تقریب خوبی مهم ترین بازوی عملیاتی آن نام برد. به طور یقین پس از این نیز نقش اساسی خود را در روشن نگه داشتن آتش فتنه و حفظ التهاب در جامعه و اعمال فشار به نظام، بخوبی ایفا خواهد کرد.
هم اکنون یکی از توطئه های دشمنان که با تبلیغات گسترده رسانه های بیگانه فارسی زبان و بویژه شبکه گروهک تروریستی منافقین برضد دانشگاه های ایران اسلامی طراحی و اجرا می گردد، تلاش برای ایجاد آشوب در دانشگاه ها و سپس گسیل معترضین به جامعه و پیوند برخی جنبش های اجتماعی با آنان می باشد که به التهاب آفرینی و به تعبیر مقام معظم رهبری اردوکشی های خیابانی پرداخته و با فشار از پایین بر حاکمیت، نظام جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی از اهداف و آرمان های خود نمایند.
ساموئل هانتینگتون؛ تئوریسین نظریه برخورد تمدن ها در کتاب موج سوم دموکراسی بر لزوم برقراری پیوند سایر اقشار جامعه با دانشجویانی که تحت تأثیر قرارگرفته و به تحریک درآمده اند، تأکید ورزیده و می نویسد: «دانشجویان به تنهایی قادر به سرنگونی رژیم نیستند.»
بعنوان مثال برخی جریانات دانشجویی با گفتمان مارکسیستی تلاش می کنند تا از طریق پیوند زدن خود با گفتمان های سکولار دیگر مانند ناسیونالیسم و فمنیسم، خود را به گفتمانی چند بعدی تبدیل نموده و بدین سان جماعت گسترده تری را به سوی خود جذب کنند. اظهار علاقه شدید و بی سابقه جریان ها و تشکل های مارکسیستی دانشجویی به مطالبات و دغدغه های زنان، معلمان و کارگران را در این چارچوب می توان فهم و تفسیر نمود.
تاکتیک اتحاد جنبش دانشجویی با جنبش کارگری نیز یکی از زمینه های گسیل اعتراضات دانشجویی به سوی اغتشاشات خیابانی است که در شعار «دانشجو، کارگر، اتحاد، اتحاد» نمود یافته است.
یکی دیگر از تاکتیک های مشترک طیف های چپ حمایت از جنبش های زنان است که در قالب جریان فمنیسم تجلی یافته است تا با بکارگیری پتانسیل یکی دیگر از جنبش های اجتماعی در خدمت طیف خود و اتحاد تمام این جنبش ها برای تقویت چپ و تسهیل دستیابی به هدف است. بعبارتی دیگر فمنیسم دانشجویی در ایران بعنوان مولود پیوند جریانات دانشجویی سکولار و حرکت های زنان که خود نیز دنباله رو آموزه های سکولار فمنیستی در غربند، در سال های اخیر درصدد فراگیر کردن هرچه بیشتر خواسته ها و ایده های فمنیستی و در نتیجه استفاده از این اهرم فشار در براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی برآمده است.
بی شک نخستین و مخاطره برانگیزترین نتیجه این ازدواج گفتمانی، فراگیر و عمومی شدن گفتمان چپ و بسط یافتن آن به سایر طبقات و قشرهای اجتماعی و در نهایت خلق التهابات و اردوکشی های خیابانی جهت برهم زدن نظم عمومی می باشد.
سوء استفاده از مشکلات صنفی در راستای ایجاد نافرمانی مدنی و مبارزات خشونت پرهیز
گذری اجمالی بر اغتشاشات رخ داده در دانشگاه های کشور طی چند سال گذشته، معضلات صنفی را به عنوان جرقه ابتدایی اکثر این اعتراض ها برجسته می نماید. که سرانجام اغلب اعتراض های شبه صنفی در سال های اخیر به موضوعی سیاسی منتهی شده یا زمینه ای جهت سوءاستفاده سیاسی گردیده و گستره وسیع برخی از این اعتراض ها، حتی دامنه آشوب را به دانشگاه های دیگر نیز سرایت داده است.
اعتراض های صنفی یکساله اخیر در دانشگاه های کرمانشاه، تبریز، شیراز، تربیت معلم تهران و زنجان که ابتدا توسط شوراهای صنفی سازماندهی گردید اما در نهایت با استقبال گسترده طیف های افراطی تحکیم وحدت، وبلاگ های مارکسیستی و حتی رسانه ها و شبکه های ماهواره ای ضدانقلاب نظیر صدای آمریکا روبرو شد و سرانجام به سمت یک موضوع کاملا سیاسی چرخش نمود. این رویکرد، حتی در مواضع صریح اپوزیسیون نیز قابل مشاهده است.
بازخوانی وقایع اخیر در دانشگاه های مهم و تاثیرگذار کشور از جمله سهند تبریز، تربیت معلم کرج، لرستان و زنجان و نحوه شکل گیری ناآرامی ها در این دانشگاه ها نشان می دهد که پروژه ای کاملا طراحی شده و دقیق از سوی برخی جریانات افراطی خارج از دانشگاه در حال شکل گیری است که مشخصه و وجه تمایز آن، سوءاستفاده از مطالبات صنفی و غیرسیاسی به منظور همراه کردن قاطبه دانشجویان با برنامه های اعتراضی و در نهایت پیگیری خواسته ها و اهداف سیاسی افراطیون در بستر مطالبات صنفی دانشجویی می باشد. هر چند که شواهد متعددی نیز می تو ان ارائه نمود که افراطیون در ایجاد اختلال در امور معیشتی دانشگاه و ایجاد اعتراضات صنفی نیز سهم قابل توجهی داشته اند.
بله، اکنون دشمن به مطالبات صنفی دانشجویان با چشم طمع می نگرد و در این میان بیشترین جفا به دانشجویانی می شود که با نیت صادقانه خواستار پیگیری مطالبات به حق خود هستند اما در جریان غوغاسالاری و اقدامات ساختارشکنانه افراطیون، مطالبات اصلی آنها به فراموشی سپرده می شود.
تحریک و تهییج احساسات با خلق سرودهایی با رویکرد ملی گرایی افراطی
تلاش محرکانه و مهیجانه عناصر منافق و اپوزیسیون در راستای واداشتن دانشجویان به رویکردهای رادیکال منشانه و هنجارشکنی های قانون ستیزانه از طریق خلق سرودهایی با پس زمینه ملی گرایی منفک از جمهوری اسلامی، از جمله رهنمودهایی است که از تریبون این جریان مخالف نظام صادر گردیده است.
از مشخصات بارز اغتشاشات جریان های معاند انقلاب اسلامی، الگوگیری مستمر از سرودها و شعارهای گروهک خونریز منافقین است که از طریق ماهواره پخش می گردد و ما شاهد سر دادن شعارهایی نظیر ما زن و مرد جنگیم- بجنگ تا بجنگیم، در برخی تجمعات دانشجویی نیز هستیم.
بی شک دانشجویان و اساتید متعهد دانشگاه ها پس از دریافت سردوشی افسری و فرماندهی جبهه مقابله با جنگ نرم از مقام معظم رهبری، وظایف ویژه ای را در جهت خنثی نمودن این توطئه ها برعهده دارند.
لذا می بایست از بزرگترین سرمایه های خود که همانا اعتقاد به اسلام، توکل به خداوند تبارک و تعالی، حاکمیت ارزش های والای الهی در جامعه و ایمان به وحی و وعده های خداوند است، دفاع نمایند و با حفظ وحدت ملی و کاهش تشنجات اجتماعی، افزایش رفاه توأم با معنویت، عدالت و عبودیت و هم چنین افزایش امنیت و قدرت ملی را سرلوحه تلاش های خود قرار دهند که این مهم نیز بزرگترین ضربه به استکبار جهانی، صهیونیسم بین الملل و دنباله های داخلی آنان را در پی خواهد داشت(به نقل از  روزنامه کیهان)


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 88/12/16ساعت  7:55 صبح  توسط m 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مهدی(عج) در کلمات اهل سنت:
    دلایل وجود و ولایت حضرت مهدی(عج)
    جوان از نگاه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)
    تولی و تبری در عرصه سیاست باید تابع تفکر و مبانی امام باشد
    نگاهی به وصیت نامه الهی -سیاسی حضرت امام (ره)به مناسبت بیست و یک
    [عناوین آرشیوشده]