اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

m - با ولایت تا شهادت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با ولایت تا شهادت

وصیت نامه امام

 

وجوب حفظ انقلاب اسلامی :

اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند وهزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و موردامید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است ، به قدری است که ارزیابی آن ازعهده قلم و بیان والاتر و برتر است ...

ما می دانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را ازایران بزرگ کوتاه کرد، با تاییدات غیبی الهی پیروز گردید ...

اسلام و حکومت اسلامی پدیده الهی است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین می کند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد وانسانها را به کمال مطلوب خود برساند ...

امروز بر ملت ایران ، خصوصا، وبر جمیع مسلمانان ، عموماً، واجب است این امانت الهی را که در ایران به طوررسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی به بار آورده ، با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند ....

 

الف- رمز بقای انقلاب اسلامی :

بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است ؛ و رمزپیروزی را ملت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن : انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی ؛ و اجتماع ملت درسراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.

ب- توطئه دشمنان علیه اسلام:

از توطئه های مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهه های معاصر، و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می خورد، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملت ها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است .گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که 1400 سال قبل وضع شده است نمی تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند،

ج-دستاوردهای جمهوری اسلامی :

اینجانب هیچ گاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمـل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقـده و بی انضباطی برخلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند؛ لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضاییه و اجراییه با زحمات جانفرسا کوشش در اسلامی کردن این کشورمی کنند و ملت دهها میلیونی نیز طرفدار و مددکار آنان هستند؛ و اگر این اقلیت اشکال تراش و کارشکن به کمک بشتابند، تحقق این آمال آسانتر و سریعترخواهد بود. و اگر خدای نخواسته اینان به خود نیایند، چون توده میلیونی بیـدارشده و متوجه مسـائل است و در صحنه حاضر است ، آمال انسانی - اسلامی به خواست خداوند متعال جامه عمل به طور چشمگیر خواهد پوشید و کجروان واشکال تراشان در مقابل این سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند.

من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضربهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله - صلی الله علیه و آله - و کوفه و عراق درعهد امیرالمومنین و حسین بن علی - صلوات الله و سلامه علیهما - می باشند. آن حجاز که در عهد رسول الله - صلی الله علیه و آله - مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمی کردند و با بهانه هایی به جبهه نمی رفتند، که خداوند تعالی در سوره "توبه " باآیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است . و آنقدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل ، در منبر به آنان نفرین فرمودند. و آن اهل عراق وکوفه که با امیرالمؤمنین آنقدر بد رفتاری کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است . و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدا علیه السلام آن شد که شد. و آنان که درشهادت دست آلوده نکردند، یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد ...

و اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصی که به انگیزه مختلف باجمهوری اسلامی مخالفت می کنند و به جوانان ، چه دختران و چه پسرانی که مورد بهـره برداری منافقـان و منحـرفان فرصت طلب و سـودجو واقـع شده اند می نمایم ، که بیطرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینید و تبلیغات آنان که می خواهند جمهوری اسلامی ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان باتوده های محروم وگروهها ودولتهایی که از آنان پشتیبانی کرده و می کنند وگـروه ها و اشخاصـی که در داخـل به آنان پیوستـه و از آنان پشتیبانـی می کننــد و اخـلاق و رفتــارشان در بین خود و هوا دارانشــان و تغییــر موضع هایشان درپیشامدهای مختلف را، با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنید، و مطالعه کنیدحالات آنان که در این جمهوری اسلامی به دست منافقان و منحرفان شهیدشدند، و ارزیابی کنید بین آنان و دشمنانشان ؛ نوارهای این شهیدان تا حدی دردست و نوارهای مخالفان شاید در دست شماها باشد، ببینید کدام دسته طرفدارمحرومان و مظلومان جامعه هستند .

اما به ملت عزیز ایران توصیه می کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن ،که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش می آید نهـراسید که ان تنصرواالله ینصرکم ویثبت اقدامکم . و در مشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک ودر رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید ....

د- هوشیاری روحانیت و دانشگاهیان :

توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند ودانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشه ها وتوطئه های دشمن غدار غافل نباشند ....



  • کلمات کلیدی : وصیت نامه - امام خمینی (ره)-جمهوری سلامی -انقلاب اسلامی
  • نوشته شده در  پنج شنبه 89/3/13ساعت  11:55 صبح  توسط m 
      نظرات دیگران()

    وصیتی بر وصیت نامه امام)ره(

     

    در آستانه سالروز رحلت حضرت امام خمینی (ره) و بیست و یکمین عروج ملکوتی روح خدا قرار داریم. طی این سال ها، حوادث گوناگونی رخ نمود که برخی شیرین و گوارا و برخی تلخ و ناگوار بود. یکی از رویدادهای تلخ این دوران، پیدایی انحراف عمیق در جمعی از افراد مسبوق به سابقه همراهی با حضرت امام (ره) است. این قبیل افراد با توجه به سابقه همراهی با حضرت امام (ره) و یا داشتن مسئولیت در آن دوران، مدعی خط امام (ره) شده و دلسوزان و پیروان واقعی حضرت روح الله را به دور شدن از خط امام (ره) متهم می سازند. با چنین رویکردی است که با مجموعه ای از مواضع و رفتارهای این جماعت در سال های گذشته، به دنبال انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، فتنه ای عمیق در جامعه شکل گرفت و این فتنه عده ای را حتی از خواص دچار تردید ساخت. در این شرایط چه باید کرد؟ یکی از راه های برون رفت از این وضعیت پرابهام و تردیدآفرین برای کسانی که از بصیرت لازم برخوردار نیستند رجوع به وصیت نامه سیاسی : الهی حضرت امام (ره) است.
    این سخن برای کسانی است که حضرت امام (ره) را به عنوان شاخص قبول دارند و سعادت دنیا و آخرت را بر پیمودن راه آن عزیز سفرکرده می دانند. در مقابل این گروه عده ای می خواهند با نام امام (ره) خواسته های دنیایی خود را که دقیقاً برخلاف آرمان های ایشان است تأمین نمایند و با ابزار قرار دادن امام (ره) پیروان واقعی آن حضرت را از صحنه خارج نمایند.
    حضرت امام (ره) با دوراندیشی و توجه به آنچه پس از ایشان ممکن است رخ نماید، در وصیت نامه خود به دو نکته مهم اشاره می فرمایند.
    -
    نکته اول در مقدمه وصیت نامه است که اشاره به استفاده ابزاری از قرآن دارند که محتمل است تذکری باشد که مواظب باشید بعد از من نیز عده ای ممکن است از نام من چنین استفاده ای بنمایند. ایشان در فرازی از مقدمه بر وصیت نامه آورده اند: «خودخواهان و طاغوتیان قرآن کریم را وسیله ای برای حکومت های ضد قرآنی و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم (ص) دریافت کرده بودند، با بهانه های مختلف از صحنه خارج کردند
    -
    نکته دوم که نکته ای اساسی و کلیدی به شمار می آید، چنین می فرماید: «من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلام نمایی بعضی از افراد، ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده ام که بعد فهمیدم از دغل بازی آنان اغفال شده ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می نمایاندند و نباید از آن مسائل (تمجیدها) سوءاستفاده شود و میزان در هر کس حال فعلی اوست
    جمله «میزان در هر کس حال فعلی اوست» یک اصل و قاعده ای است که اگر به آن خوب توجه شود و این توجه همراه و توأم با شناخت و بصیرت باشد، هیچ فرد و گروهی نمی تواند فتنه انگیزی نماید.
    رهبر معظم انقلاب اسلامی چند سال قبل، از وصیت نامه آن حضرت به عنوان نقشه راه انقلاب اسلامی یاد فرموده و همگان را به تأمل در آن و به کارگیری وصایا در تمامی عرصه ها فرا خواندند. در وصیت نامه سیاسی : الهی حضرت امام (ره)، هر آنچه برای حفظ اسلام، حفظ جمهوری اسلامی و پیشبرد آرمان های انقلاب اسلامی لازم و ضروری است مورد توجه واقع شده و از هیچ چیز مهمی غفلت صورت نگرفته است.
    در بیست و یکمین سالگرد حضرت امام خمینی (ره) هم اقدام شایسته ای صورت گرفت و از روز چهارم خرداد تا چهاردهم خرداد به عنوان دهه تبیین و بازخوانی وصیت نامه سیاسی : الهی حضرت امام (ره) نامگذاری گردید، که همگان باید این فرصت را مغتنم بشمرند. در شرایط کنونی، بازخوانی وصیت نامه سیاسی : الهی حضرت امام (ره) از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا این وصیت نامه به عنوان یک شاخص می تواند صف مدعیان دروغین خط امام را از پیروان واقعی آن حضرت جدا سازد.
    بنابراین باید هر یک از ما علاوه بر تلاش جهت فهم بهتر و درک درست از وصیت نامه امام (ره)، دیگران را نیز توصیه به انجام این کار نموده و هر اقدامی که در توان داریم برای تبیین و بازخوانی وصیت نامه به عمل آوریم.)به نقل از صبح صادق)



  • کلمات کلیدی : وصیت نامه-امام خمینی(ره)-
  • نوشته شده در  چهارشنبه 89/3/12ساعت  7:34 صبح  توسط m 
      نظرات دیگران()

    مطهری از تولد تا شهادت

    دوران کودکی و نوجوانی
    شهید مرتضی مطهری در 13 بهمن 1298 در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مشهد در یک خانواده روحانی چشم به جهان گشود. در کودکی برای فراگیری دروس ابتدایی به مکتبخانه رفت. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد رفت و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی همت گماشت. در سال 1316 برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد. این در حالی بود که اندکی پیش از آن آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، موسس حوزه،از دنیا رفت و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن زمان، سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهده گرفته بودند.

    دوران جوانی

    در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و امام خمینی (به مدت 11 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه: الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره گرفت. قبل از نقل مکان آیت الله العظمی بروجردی به قم، شهید مطهری گاهی به بروجرد می رفت و از محضر وی بهره می برد. وی مدتی نیز پای درس و بحث حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان نشست. سید محمد حجت (در اصول) و سید محمد محقق داماد (در فقه) از اساتید دیگر شهید مرتضی مطهری بودند. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشت و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است.

    مهاجرت به تهران

    شهید مطهری در سال 1331 از قم به تهران مهاجرت کرد، و در این شهر به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانی های تحقیقی پرداخت. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط مطهری تشکیل گردید، و در همان سال تدریس خود را در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز کرد. در سالهای 1337 و 1338 و پس از تشکیل انجمن اسلامی پزشکان، مطهری به یکی از سخنرانان اصلی این انجمن تبدیل گشت. وی در طول سالهای 1340تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن بود.

    فعالیت های سیاسی

    شهید مطهری در فعالیت های سیاسی امام (ره) خمینی در کنار ایشان بود، به طوری که می توان سازماندهی قیام 15 خرداد 1342در تهران و هماهنگی آن با امام خمینی را مرهون تلاش های او و یارانش دانست. وی در ساعت 1 بعد از نیمه شب روز چهارشنبه 15 خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر، و پس از انتقال به زندان موقت شهربانی به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی شد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد شد.
    پس از تشکیل هیئت های موتلفه اسلامی، شهیدمطهری از سوی امام خمینی به همراه چند تن دیگر از شخصیت های روحانی عهده دار رهبری این هیئت ها شد. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط محمد بخارایی، کادر رهبری هیئت های موتلفه شناسایی و دستگیر شدند.

    تبلیغ برای آوارگان فلسطینی

    در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای وی و علامه طباطبایی و سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع آوری اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی ضداسرائیلی در حسینیه ارشاد، دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر شهیدمطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن مطهری سخنرانی های خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک ایراد می کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.

    فعالیت های علمی- فرهنگی

    پس از حادثه ترور حسنعلی منصور، وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاه ها، انجمن های اسلامی، نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت و مسجد جامع نارمک ادامه داد. به طور کلی او به یک نهضت اسلامی معتقد بود و برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود. از جمله مهمترین این اقدامات می توان به کمک در تأسیس حسینیه ارشاد در سال 1346 اشاره کرد. پس از مدتی به علت اختلاف نظر با برخی از اعضای هیئت مدیره، در سال 1349 از عضویت هیئت مدیره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.

    مبارزه با التقاط

    مهم ترین خدمت شهید مرتضی مطهری به اسلام در طول زندگی اش، ارائه ایدئولوژی اسلامی از طریق تدریس و سخنرانی و تألیف کتب متعدد است. حساسیت این گونه فعالیت فرهنگی خصوصاً در سالهای 1357 تا 1359 به خاطر افزایش تبلیغات گروه های چپ و پدید آمدن گروه های مسلمان چپ و ظهور پدیده التقاط به اوج خود رسید. گذشته از امام خمینی، شهید مطهری نیز دیگران را از همکاری با سازمان «مجاهدین خلق ایران» باز می داشت. در این سال ها ایشان به توصیه امام خمینی هفته ای دو روز برای تدریس به قم می رفت و هم زمان در تهران نیز به تدریس در منزل ادامه می داد. در سال 1355 زودتر از موعد مقرر بازنشسته اجباری شد. همچنین در طول این سال ها، شهید مطهری با همکاری تنی چند از شخصیت های روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران» را بنیان نهادند بدان امید که روحانیت شهرستان ها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند.

    ارتباط با امام خمینی و انقلاب

    گرچه ارتباط شهید مرتضی مطهری با امام خمینی پس از تبعید وی از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولی در سال 1355 موفق گردید مسافرتی به نجف نموده و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه های علمیه با وی مشورت نماید. پس از شهادت مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، مطهری به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار گرفت. در دوران اقامت امام خمینی در پاریس، سفری به آن شهر نمود. در همین سفر امام خمینی وی را مسوول تشکیل شورای انقلاب کرد. هنگام بازگشت امام خمینی به ایران، مطهری مسوولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده گرفت.

    شهادت

    شهید مرتضی مطهری بعد از ظهر روز سه شنبه 11 اردیبهشت 1358 به همراه گروهی از رجال سیاسی انقلابی در جلسه ای در منزل دکتر یدالله سحابی شرکت کرد. پس از پایان جلسه، در تاریکی شب و هنگام خروج وی از محل جلسه، هدف گلوله یکی از افراد گروه فرقان قرار گرفت، و پس از انتقال به بیمارستان طرفه به شهادت رسید.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 89/2/7ساعت  11:36 صبح  توسط m 
      نظرات دیگران()

      همت و کار مضاعف  

    یکی از تدابیر و سنت های رهبر حکیم انقلاب نامگذاری سالهای هجری شمسی است. نام های پر محتوایی که گاه در حد و حدود تبلیغاتی با آن برخورد می گردد و در حد مطلوب به عنوان یک دستورالعمل سالیانه مورد توجه قرار نمی گیرد. اما انتخاب این نام ها توسط معظم له کاملا حساب شده و بر اساس نیازهای جامعه است و به نوعی چکیده ای از خط مشی یکساله نظام را نمایان می سازد و توجهی بیش از گذشته را می طلبد.

    یکی از اصلی ترین نیازها برای لبیک گویی به این خواسته رهبری، مخاطب یابی این نامگذاری و مصداق یابی آن جهت گذر از برخورد بیلبوردی است. نامگذاری سال 1389 با عنوان «همت مضاعف و کار مضاعف» قطعا مخاطبین گوناگون و در سطح های مختلف دارد. این نامگذاری پس از آن رخ داد که کشور در طول سال گذشته ملتهب و متاثر از فضای انتخاباتی بود. در سه ماهه نخست عمده اذهان متوجه انتخاب رییس جمهور دهم و نه ماه پس از آن متاثر از برنتافتن رای اکثریت و به دنبال آن مقابله با جمهوریت و اسلامیت نظام توسط برخی نامزدها و بخشی از حامیانشان بود. این جو اثری جدی بر سرعت پیشرفت کشور در عرصه های گوناگون داشت. اینک جبران فرصت از دست رفته یکی از اصلی ترین نیازها برای پیشگیری از عقب ماندن از افق های پیشرفت کشور است. پس هر کس که بر اثر فتنه از نمودار پیشرفت خویش پایین تر قرار گرفته است، ضروری است که خود را مخاطب اصلی این کلام بداند.

    اما این نامگذاری جنبه دیگری را نیز به ذهن متبادر می سازد. کوهنوردان در مسیر صعود به قله، هر چه به فراز قله نزدیک تر می شوند، دشواری های بیشتری را متحمل می گردند. اینک که از فتنه گذشته ایم، برای صعود به افقهای متعالی تر، نیازمند همتی بیشتر و تلاشی مضاعف هستیم. علی الخصوص که یاس و دلسردی در شرایطی گسترش می یابد، که گامهای محدودی بیش تا عبور از مصائب باقی نمانده است. این رسمی کهن است که در جنگ آنکه آینده نزدیک مغلوبه شدن را به چشم دیده است، تمام توان خویش را به عرصه می آورد. این همان لحظه ای است که باید با تجمیع توان ایستادگی نمود. شاید برخی نگارنده را به خوش بینی متهم نمایند، اما آیا تلاش گسترده مستکبرین در نبرد نرم در سال 88 در مقابله با نظام اسلامی، خبر از نزدیک بودن قله های موفقیت برای نظام اسلامی در عرصه های گوناگون نیست؟ تهدید هسته ای آمریکا در شرایطی که هیچ کس مقابله هسته ای را بر نمی تابد، آیا خبر از رخ نمودن شکست قطعی در چشم مدعیان ابرقدرتی نیست؟

    این نامگذاری اما ملاحظاتی نیز دارد؛ این کار مضاعف در چه جهتی باید باشد؟ جهت کار را اسناد بالا دستی نشان می دهند. رهبری پیشتر دهه چهارم را دهه پیشرفت و عدالت نامیده بودند. این کار و همت در این مسیر باید باشد. حدود پیشرفت نیز کاملا در سند چشم انداز مصداق یابی شده است. اینک در حالی که در یک چهارمی مسیر چشم انداز هستیم؛ عقب ماندگی جدی در برخی حوزه ها مشهود است. قطعا آن عرصه ها باید مورد توجه بیشتری برای تلاش مضاعف باید باشد. برای دست یافتن به همت مضاعف در این مسیر نیز نیاز به ایجاد انگیزه است. باید دید موانع پیشرفت در این عرصه ها چه بوده است و چه باید نمود تا انگیزه بیشتری در این مسیر ایجاد نمود. به عنوان نمونه اتکای فوق العاده کشور به درآمد نفت، سبب کاهش انگیزه در پیشرفت اقتصادی، اجرایی نمودن سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری در خصوص اصل 44 قانون اساسی و ... شده است. این امر باید با یک دقت مضاعف توسط نهادهای قانونگذاری و اجرایی مدیریت گردد و قطع وابستگی به درآمد نفتی فراتر از شعار مورد اهتمام قرار گیرد.

    به نظر می رسد بررسی میزان عقب ماندن از نمودار رشد کشور برای تحقق افقهای مورد رصد در چشم انداز بیست ساله نظام، می تواند نشان دهنده مخاطبین اصلی این نامگذاری و وظایف هر یک از این شخصیت های حقیقی و حقوقی باشد که در صورت عملیاتی نمودن این بررسی تطبیق رشد، می توان امید داشت که اهتمام به شعار سال 1389 بیش از سالهای گذشته باشد
     

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 89/2/4ساعت  3:6 عصر  توسط m 
      نظرات دیگران()

    عالمه غیر معلمه

     

    پنجم جمادی الاولی سال پنجم و ششم هجری(1)روز ولادت با سعادت بانوی قهرمان کربلا و پرچمدار نهضت حسینی علیه السلام ، حضرت زینب کبری سلام الله علیها می باشد.

    این روز را روز پرستار نامیده اند و علت آن است که حضرت زینب پرستاری امام زمانش ، حضرت سجاد علیه السلام  و دیگر بیماران و مصیبت زدگان اهل بیت را بر عهده داشت، و ضمن انجام رسالت مهم و تبلیغ نهضت حسینی ، از پرستاری بیمار کربلا ، با تحمل آن همه سختیها و ناملایمات غافل نبود.

    اما از انصاف به دور است کسی که خانم زینب را صرفاً پرستار بیمار بداند، چرا که پرستاری از بیمار یکی از کوچکترین مسئولیت های حضرت بود. هر چند پرستاری ، وظیفه سنگین و ارزشمندی است و پرستار متعهد باید باصبر و حوصله، تحمل هر نوع ناملایمات را برای انجام خدمتش داشته باشد و چنین کاری از عهده هر کس بر نمی آید ولی با این حال ، مقام زینب سلام الله علیها، آنقدر والا و عظیم است که باید ایشان را پرستار نهضت و انقلاب حسینی بنامیم. زیرا این پرستاری ، به مراتب مهمتر و سرنوشت سازتر از پرستاری بیمار بود . زینب علیها السلام نقش حفاظت از قیام خونبار حسینی را بر عهده داشت که اگر چنین نبود ، خون امام حسین علیه السلام پایمال می گشت.

    حضرت زینب علیها السلام در پسِ آن مصیبتها ، آنچنان بار سنگین پرچم ولایت را بر دوش گرفت و در برابر کفر ایستاد و خطابه خواند تا مردم را بیدار نمود و پس از آن حرکتهای اسلامی ایجاد شد.

    برگی از پرستاری نهضت حسینی

    امام حسین علیه السلام قبل از شهادت ، سفارش های لازم را به زینب علیها السلام نمود و پرستاری نهضت را به او واگذار کرد ، او را به صبر و بردباری امر نمود و با قلبی محکم و بی هراس از آینده نهضت ، به سوی میدان حرکت کرد. زینب (س) نیز پرچم پر افتخار امام زمانش ، حسین علیه السلام را بر دوش گرفت و مانع افتادن پرچم الهی بر زمین شد و با اقتدار و شهامتی که تاریخ نظیرش را ندیده ، در برابر ظلم و ستم ایستادگی نمود.

    راستی چه رادمردی است این زن ، که با آنهمه مصیبت های سخت که هر یک کوهی را به لرزه در می آورد و انسان را مضطرب و از خود بی خبر می سازد ، در برابر سنگدل ترین ، تند خوترین و تبهکارترین انسان روی زمین، آن سان با کبر و مناعت برخورد می کند که همه را به شگفتی وامی دارد .

    زن مگو ، مرد آفرین روزگار .

    زن مگو، بنت الجلال ، اخت الوقار .

    زن مگو، کمتر کنیزش حورعین .

    زن مگو، دخت امیر المومنین .

    ابن زیاد که آن همه کبر و بی اعتنایی را از یک زن رنج کشیده و ماتم زده می بیند ، انگشت حیرت به دهان می گیرد و می خواهد او را کوچک شمارد، با تکبری انتقام جویانه رو به حضرت زینب نموده می گوید: " خدای را شکر می کنم که شما را رسوا ساخت ، مردانتان را کشت و سخنانتان را دروغ گردانید . " زینب (س) با عظمت ، نگاهی تحقیرآمیز به آن سرکش بی نام و نسب می کند و فریاد بر می آورد که :" سپاس خدای را که ما را با انتصاب به پیامبرش ، گرامی داشت و از آلودگی و ناپاکی دور ساخت و شخص تبه کاری چون تو را رسوا کرد."

    ابن زیاد که منتظر چنین جواب تندی نبود، از حضرت می پرسد:" کار خدایت را درباره خاندانت چگونه دیدی ؟ " ، حضرت با سربلندی و مناعت می فرماید :" والله ما رأیت الا جمیلا..." . " به خدا قسم  جز نیکی و زیبایی ندیدم ، آنان قومی بودند که خداوند کشته شدن در راهش را بر آنها نوشته بود و لذا با شجاعت به قتلگاه خویش شتافتند  ولی به زودی خداوند تو و آنان را در یک جا گرد آورد تا در پیشگاهش محاکمه شوی."

    این سخن حضرت زینب علیها السلام چقدر تکان دهنده است و انسان را وا می دارد که در برابر آن همه عظمت و بزرگواری ، احساس شرمساری و حقارت کند که این زینب پس از آن همه مصیبت، چون برای رضای خداست ، همه را زیبا می بیند و حال آنکه عموم انسانها در برابر کوچکترین اذیت و آزاری ، کوچک و زبون می شوند . چقدر فاصله است میان آسمان عظمت زینب و دنیای پست دنیا خواهان.

    القاب حضرت زینب علیها السلام

    عظمت و قدرت روحی دختر امیر المومنین علیه السلام در میدان های مختلف ، سبب گردید که او استوانه چنان محکم باشد که بخش سنگینی از بار امامت و زعامت پدر و دو برادرش را بر دوش  کشد. محدثان و مورخان برای آن بانو ، القاب گوناگونی ذکر نموده اند  که هر کدام ، نشانگر قوت موضع گیری آن بانوی بزرگوار در برابر حوادث و رویدادهای مختلف است ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نام او را " زینب" یعنی زینت پدر گذارد. دیگر لقب های حضرت عباتند از :

    عقیله بنی هاشم، عقیلة الطالبین ، عقیلة النساء، عقیله قریش،  ام المصائب، زینب کبری، صدیقه صغری، عالمه غیر معلمه، عارفه ، عامله، شریک الحسین ، محبوبه مصطفی، زاهده، باکیه.(2)

    حضرت زینب علیه السلام مظهر صفات اخلاقی

    زینب (س) که تربیت شده مکتب وحی بود همانند پدر و مادرو اهل بیت  بزرگوار خویش ،  دارای سجایای اخلاقی بود.

    سید عبدالحسین شرف الدین که از مفاخر اسلام محسوب می شود درباره ایشان می گوید:" بزرگوارتر از نظر اخلاق ، مثل حضرت زینب دیده نشده است. خشم و غضب بر او چیره نشد واز مقامش کم نکرد . و هیچ عالمی بر حلم و صبرش غالب نگشت . درتیزهوشی و صفای باطن و قوت دل و اطمینان قلب ، آیتی از آیات خدا بود ."(3)

    صاحب انساب الطالبین می نویسد : " زینب سلام الله علیها به صفات نیک بسیار و اوصاف گرانقدر و باشکوه و با خصلت های پسندیده نسبت به دیگران ممتاز شد ؛ خلق و خوی سعادت آفرین او و صفات اخلاقی بارز و افتخار آفرین ایشان و فضیلت های پاک و طاهر او نسبت به دیگران ممتاز بود".(4)

    صبر واستقامت ، و ایمان و تقوی از صفاتی هستند که فقط صاحبان مکارم اخلاق به آنها وابسته اند و سایر افراد ممکن است با بعضی ازصفات آشنا باشند . " حضرت زینب (س) در شکیبایی و استقامت و قدرت ایمان و تقوی ، یگانه بود ودر فصاحت و بلاغت حضرت علی (ع) بود . "(5)

    سویوطی درباره حضرت می گوید:" حضرت زینب سلام الله علیها زنی خردمند ، تیز بین و فصیح بود، البته خردمندی که قدرت قلبی نیز داشت." ­(6)

    زینب علیها السلام از دیدگاه دیگران

    1- جاهز که خود ادیبی در عرب است و در این رشته کم نظیر می باشد از خزیمه روایت می کند که پس از شهادت امام حسین وارد کوفه شدند که با ورود اسیران اهل بیت در کوفه و زمان ایراد خطبه توسط زینب بود من هیچ زن اسیری را گویا تر از او ندیدم، چنان سخن می گفت که گویی سخنان از زبان علی علیه السلام خارج می شدند.(7)

    2- نیشابوری در شرح حال ، و بیان عظمت و مقام زینب می گوید:" زینب در فصاحت و بلاغت ، و در پارسایی و عبادت مانند پدرش علی (ع) و مادرش زهرا علیها السلام بود. "(8)

    3- ابن حجر عسقلانی می نویسد:" او ( حضرت زینب) مجسمه شجاعت و شهامت بود . روحی قوی  و همتی بلند داشت، او دارای روحی عظیم، منطقی پایدار، قوت بیانی فوق العاده بود، آنچنان که حیرت مورخان را برانگیخته است."(9)

    4- فریشلر نویسنده غربی می گوید:" ایراد آن نطق در کوفه ثابت می کند که آن همه مصائب و سختی ها نتوانسته بودند روحیه آن زن را متزلزل کنند. در صورتی که این خطر وجود داشت که در همان حالِ سخنرانی او را به قتل برسانند. "(10)

    5- جلال الدین سیوطی در رساله "زینبیه" می نویسد :" زینب در زمان جدش رسول خدا پا به عرصه جهانی گشود و در دامن وی پرورش یافت . او هوشمندی توانا و دوراندیش ، و دارای قلبی پر قوت و پر صلابت بود . او 5 سال از عمر خویش را در کنار پیامبر خدا گذرانده و تربیت یافته است. "

    6- ابن اثیر جزربی می نویسد:" زینب دخترعلی ابن ابیطالب، مادرش فاطمه دختر رسول خدا بود . زینب تنها خانم متفکر و دانشمندی بود که از قوت فکر بالایی برخوردار بود . او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین بن علی بعد از شهادتش به همراه غافله روانه شام گشت. و در بربر یزید بن معاویه ، خطبه ای شیوا و پر معنا ایراد نمود. ایراد آن خطبه درایت ، عقل ، اندیشه و قدرت بالای قلبی وی را می رساند . "(11)

    7- محمد غالب شافعی مصری می نویسد :" یکی از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از مهمترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوا و آینه سرتا پا نمای رسالت و ولایت بوده، حضرت سیده زینب دختر علی ابن ابیطالب می باشد. که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از سینه علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود. به حدی که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بصیرت و تدبیر در امور، در میان خاندان بنی هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود . شب ها در حال و عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهیزگاری معروف بود. "(12)

    مقام عملی حضرت زینب علیها السلام

    از جمله صفات حضرت زنیب سلام الله علیها ، این است که خواهان عالم کردن مردم بود و آنان را از جهل بر حذر می داشت ، حضرت در زمان اقامت پدر بزرگوارش در کوفه برای زنان ، مجلس تفسیر قرآن داشت.(13)و نیز قدرت و علم پاسخ گویی به سئوالات دینی مردم را داشت . در زمان بیماری حضرت زین العابدین علیه السلام مردم مرجعی جز حضرت زینب نداشتند ، لذا افتخار نیابت خاصه امام حسین (ع) نصیب ایشان گردید و به سئوالات مردم پاسخ می داد. از شیخ صدوق روایت شده که حضرت زینب ، نایب خاص امام حسین بود و مردم در رابطه با مسائل حلال و حرام به آن حضرت مراجعه می نمودند تا زمانی که امام سجاد علیه السلام از بیماری شفا یافت. (14)

    پی نوشتها:

    1- اخبار الزینبات، ابوالحسن یحیی بن حسن علوی، ص 23.

    2- خصائص زینبیه ، نورالدین جزائری .

    3- فاطمة الزهرا، ص 637، نقل از عقیلة الوحی ، ص 24.

    4- زندگانی حضرت زینب (س) ، ص 129، نقل از انساب الطالبین.

    5- تنقیح المقال ، ج 3، ص 79.

    6- زندگانی حضرت زینب ، ص 121، نقل از رساله زینبیه.

    7- زندگانی حضرت زینب (س)، ص 137.

    8- همان، ص 138، نقل از سنن نیشابوری.

    9- سیمای حضرت زینب (س)، محمد مهدی تاج لنگرودی، ص 119.

    10- همان، ص 120.

    11- زینب الکبری ، علامه جعفر نقدی، صص 18-19.

    12- دائرة المعارف القرن العشرین، ج 4، صص 795-796.

    13- خصائص زینبیه، جزائری .

    14- فاطمة الزهرا، ص 644.

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 89/1/31ساعت  3:47 عصر  توسط m 
      نظرات دیگران()

     

    رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به اجلاس بین المللی خلع سلاح در تهران
    تنها مجرم اتمی جهان خود را مدعی مبارزه با گسترش سلاح اتمی معرفی می کند

    حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، پیامی خطاب به اجلاس بین المللی خلع سلاح در تهران صادر فرمودند. متن پیام به این شرح است:
    بسم الله الرحمن الرحیم
    به شما میهمانان محترم که در اینجا گرد آمده اید خوشامد می گویم. مایه خرسندی است که جمهوری اسلامی ایران امروز میزبان اجلاس بین المللی خلع سلاح است، به امید آنکه از فرصت فراهم آمده استفاده کرده، نتایج ماندگار و ارزشمندی را که از گفتگو و مشورت با یکدیگر به دست می آورید، تقدیم جامعه بشری نمائید.
    اتم شناسی و علوم هسته ای یکی از بزرگترین دستاوردهای بشری است که می تواند و باید در خدمت رفاه ملت های جهان و رشد و توسعه همه جوامع انسانی باشد. گستره کاربرد علوم هسته ای طیف وسیعی از نیازهای پزشکی، انرژی و صنعتی را پوشش می دهد که هر یک از اهمیت شایسته ای برخوردار است.به این دلیل می توان گفت که فنآوری هسته ای جایگاه برجسته ای در حیات اقتصادی را به خود اختصاص داده است و با گذر زمان و افزایش نیازهای صنعتی، پزشکی و انرژی به طور فزاینده ای اهمیت آن بیشتر خواهد شد و به همین میزان، تلاش برای دستیابی به انرژی هسته ای و بهره گیری از آن نیز افزایش می یابد. ملت های خاورمیانه که مانند دیگر ملت های جهان تشنه صلح و امنیت و پیشرفت اند حق دارند که با بهره گیری از این فنآوری جایگاه اقتصادی و موقعیت برتر نسل های آتی خود را تضمین کنند. شاید یکی از اهداف غبارآلود کردن فضا در مورد برنامه های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران این است که مانع از توجه جدی ملت های منطقه به این حق طبیعی و ارزشمند خود شوند.
    طرفه آنکه، تنها مجرم اتمی جهان اینک به دروغ خود را مدعی مبارزه با گسترش سلاح اتمی معرفی می کند در حالیکه یقیناً هیچ اقدام جدی در این مسیر صورت نداده است و هرگز صورت نخواهد داد. اگر ادعای مبارزه با گسترش سلاح هسته ای آمریکا دروغ نبود، آیا رژیم صهیونیستی می توانست ضمن خودداری از پذیرش مقررات بین المللی در این زمینه به ویژه ان. پی. تی ، سرزمین اشغال شده فلسطین را به زرادخانه ای مبدل سازد که انبوهی از سلاح های هسته ای در آن ذخیره شده است؟
    نام اتم به همان میزان که بیانگر پیشرفت دانش بشری است، متأسفانه یادآور زشت ترین واقعه ی تاریخ و بزرگترین نسل کشی و سوء استفاده از دستاورد علمی انسان نیز است. هر چند که کشورهای متعددی اقدام به تولید و انباشت سلاح هسته ای کرده اند که فی نفسه می تواند مقدمه ی ارتکاب جرم تلقی شده و صلح جهانی را شدیداً در معرض تهدید قرار داده است، اما فقط یک دولت مرتکب جرم اتمی شده است. تنها دولت ایالات متحده آمریکا است، که ملت مظلوم ژاپن در هیروشیما و ناکازاکی را در جنگی نابرابر و غیر انسانی مورد هجوم اتمی قرار داد.
    از زمانی که انفجار نخستین جنگ افزارهای هسته ای توسط دولت ایالات متحده در هیروشیما و ناکازاکی فاجعه ای انسانی با ابعاد بی سابقه در تاریخ آفرید و امنیت بشری را با تهدیدی عظیم مواجه ساخت، ضرورت نابودی کامل این سلاح ها مورد ا جماع قاطع جامعه جهانی قرار داشته است. استفاده از سلاح هسته ای نه تنها به کشتار و تخریب گسترده منجر شد، بلکه میان آحاد ملت، نظامی و غیر نظامی، کوچک و بزرگ، زن و مرد و کهنسال و خردسال تمایزی قائل نشد و آثار ضد بشری آن مرزهای سیاسی و جغرافیایی را در نوردید، و حتی به نسل های بعدی نیز خسارتهای جبران ناپذیر وارد نمود و لذا هرگونه استفاده و حتی تهدید به استفاده از این سلاح، نقض جدی مسلم ترین قواعد بشر دوستانه و مصداق بارز جنایت جنگی قلمداد می گردد. به لحاظ نظامی و امنیتی نیز به دنبال دست یابی چند قدرت به این سلاح ضد بشری، تردیدی باقی نماند که پیروزی در جنگ هسته ای ناممکن و درگیری در چنین جنگی غیر عقلانی و ضد انسانی است. ولی برغم این بدیهیات اخلاقی، عقلانی، انسانی و حتی نظامی، خواست موکد و مکرر جامعه ی جهانی برای نابودی این سلاح ها توسط گروه انگشت شماری از دولت ها، که امنیت خیالی خود را بر ناامنی همگانی بنا کرده اند، نادیده گرفته شده است.
    اصرار این دولت ها برنگهداری، افزایش و گسترش توان تخریبی این سلاح ها، که هیچ کاربردی جز ارعاب و ترور دسته جمعی و ایجاد امنیت کاذب، مبتنی بر بازدارندگی ناشی از نابودی تضمین شده همگانی نداشته و ندارد، استمرار کابوس هسته ای جهان، را به دنبال داشته است. منابع خارج از شمار اقتصادی و انسانی در رقابت غیر عقلانی هزینه شده اند تا هر یک از ابرقدرت ها توان خیالی پیدا کنند که بیش از ده هزار بار رقیبان خود و سایر ساکنان کره خاکی منجمله خودشان را نابود کنند. بی دلیل نیست که این راهبرد، بازدارندگی مبتنی بر، نابودی تضمین شده متقابل، یا دیوانگی نام گرفته است.
    برخی از دولت های هسته ای در سال های اخیر از نظریه ی بازدارندگی در مقابل سایر قدرت های هسته ای بر مبنای، نابودی تضمین شده متقابل هم، فراتر رفته اند تا جائی که در راهبرد هسته ای این دولت ها بر حفظ، انتخاب هسته ای در برابر تهدیدات متعارف از سوی، ناقضین معاهده عدم اشاعه، تأکید شده است، در حالیکه بزرگترین ناقضین معاهده عدم اشاعه، قدرت هایی هستند که، علاوه بر نقض تعهد خود در ماده 6 معاهده برای خلع سلاح هسته ای، حتی در اشاعه عمودی و افقی این سلاح ها گوی سبقت را از دیگران ربوده و منجمله با کمک به تسلیح رژیم صهیونیستی به سلاح های هسته ای و حمایت از سیاست های آن رژیم، در اشاعه ی واقعی این سلاح ها نقش مستقیم و مغایر تعهدات خود بر مبنای ماده 1 معاهده ایفا کرده و منطقه خاورمیانه و جهان را با تهدیدی جدی روبرو کرده اند و در رأس این دولت ها، رژیم زورگو و متجاوز ایالات متحده آمریکا است.
    جا دارد که کنفرانس بین المللی خلع سلاح، ضمن بررسی خطرهای تولید وانباشت سلاح هسته ای در جهان، بطور واقع بینانه راهکارهایی را برای مقابله با این تهدید علیه بشریت ارائه کند تا بتوان گامی جدی در مسیر پاسداری از صلح و ثبات جهانی به پیش نهاد.
    به اعتقاد ما افزون بر سلاح هسته ای، دیگر انواع سلاح های کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیائی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی می شوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملتها خطر تولید و انباشت این گونه سلاح ها را حس می کند و آماده است همه ی امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد.
    ما کاربرد این سلاحها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفه ی همگان میدانیم.

    سیدعلی خامنه ای
    27/فروردین/1389
    1/جمادی الاول/1431



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 89/1/31ساعت  12:43 عصر  توسط m 
      نظرات دیگران()

    سیگار هیزمی است که جسم و روح را می سوزاند!

    به آمار زیر توجه کنید:

    1-مجموع جمعیت جهان 5/6 میلیارد نفر است .

    2- مجموع مسلمانان جهان 2 میلیارد نفر است.

    3-مجموع مصرف کنندگان دخانیات جهان 000/000/015/1نفر است

    4- مجموع مسلمانان مصرف کننده دخانیات 400 میلیون نفر است.

    5- فیلیپ موریس ،بزرگترین تولیدکننده دخانیات جهان است .

    6- وی 12%سود خود را به اسرائیل هدیه می کند.

    7- مجموع پرداخت مسلمانان بابت دخانیات در هر روز 000/000/400دلار است.

    8- متوسط سود این تجارت ،10%است.

    9- متوسط سودی که نصیب فیلیپ موریس می شود ،80 میلیون دلار در هر روز است

    10- بدین ترتیب در هر روز 9600000دلار بودجه به خزانه رژیم صهیونیستی اسرائیل واریز می شود.

    11- پس ترک دخانیات گامی است در راستای مبارزه با رژیم اشغالگر و غاصب اسرائیل.

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 89/1/28ساعت  12:41 عصر  توسط m 
      نظرات دیگران()

    حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟ گفتند که امروز نوروز است. پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود که خداوند عسکره را زنده کرد. پرسیدند عسکره چیست؟ فرمود عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند.

    سپس آنان را زنده کرد وابرها را فرمود که به آنان ببارند از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول کرد و جام را میان اصحاب خود قسمت کرده و گفت کاش هر روزی بر ما نوروز بود.

    و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس که گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو می کنم تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خود پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد.

    همان روزی است که کشتی نوح در کوه آرام گرفت. همان روزی است که پیامبر خدا، امیر المومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از کعبه به زیر افکند. چنان که ابراهیم نیز این کار را کرد. همان روزی است که خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت کنند. همان روزی است که قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می کنند و همان روزی است که قائم بر دجال پیروز می شود و او را در کنار کوفه بر دار می کشد و هیچ نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.

    چگونگی پیدایش:

    نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تکرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تکرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران کشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان کاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه که تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی که تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا کهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی که آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.

     

     


     

     

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  چهارشنبه 88/12/26ساعت  3:17 عصر  توسط m 
      نظرات دیگران()

    بیاد سید احمد آقا در آستانه سالگرد ایشان؛
      سید احمد آقا:هر کس بین اطاعت از مقام معظم رهبری و امام راحل (ره) تفاوت قائل باشد، در خط آمریکاست
        با آنکه یقیناً از ایشان توقعات گوناگون بود و ایشان هم یقیناً در اطرافشان وسوسه هایی بود، اما ایشان محکم ایستاده بود و همان اصولی را که مورد نظر شریف امام، رضوان الله تعالی علیه، بود، با قاطعیت تمام ابراز می کرد(1388/12/23)

    حیات حجت الاسلام سید احمد خمینی را می توان به چند برهه تقسیم کرد. یکی از این برهه ها دوره پس از وفات حضرت امام تا پایان عمر شریف این یادگار امام راحل است که ایشان در این برهه هم، از امتحانات سربلند بیرون آمدند و الگویی شدند برای کسانی که می خواهند در خط صحیح ولایت حرکت کنند و به وسوسه خناسان(که عموماً در شکل دوست ظاهر می شوند) گوش فرا ندهند.

    یکی از جملات معروف یادگار امام در آن دوره این بود: «هر کس بین اطاعت از مقام معظم رهبری و امام راحل (رضوان الله علیه) تفاوت قائل باشد، در خط آمریکاست.»

    در هر حال، عموم صاحب نظران بر درخشندگی خاص این برهه از حیات ایشان تأکید کرده اند.

    مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای هم در مصاحبه ای که در سال 1374 با مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (رضوان الله علیه) داشتند راجع به ابعاد مختلف و دوره های گوناگون زندگی مرحوم سید احمد خمینی مطالب مهمی ذکر نموده اند و از جمله به بصیرت مرحوم سید احمد خمینی در دفع وسوسه ها و در فرق گذاشتن بین انتقاد به دولت و تقابل با نظام اشاره فرموده اند.

    در زیر بخ+شی از سخنان آیت الله خامنه ای در این مصاحبه که مربوط به عملکرد و مشی مرحوم سید احمد خمینی در دوره پس از وفات حضرت امام است را می خوانیم: «ایشان بعد از رحلت امام، موضعی را اتخاذ کردند که خیلی تحسین برانگیز بود. در مورد مسئله رهبری و بعد هم در درجه دوم در مورد مسئله دولت. البته ایشان انتقادهایی هم به بعضی از امور و مسائل دولت داشتند، اما این انتقادها منعکس نمی شدند و یا خیلی کم منعکس می شدند. اما در مورد مسئله رهبری، نظرشان با آنچه از طرف رهبری ابراز می شد، موافق بود. مقصود این است که در برهه بعد از امام، ایشان یکی از بهترین مواضعی را که ممکن است کسی مثل ایشان داشته باشد، در دفاع از اصول انقلاب و موازین آن داشتند و از خط حقیقی امام، از جان و دل دفاع می کردند. ایشان از رهبری نیز دفاع بسیار جانانه ای کردند، یعنی هم از اساس رهبری و هم از شخص حقیر دفاع می کردند و بر روحیه هایی که ممکن بود جور دیگری فکر یا احساس کنند، تأثیر زیادی داشتند. در هر حال موضعی که ایشان بعد از رحلت امام اتخاذ کردند، خیلی ارزشمند بود. من معتقدم که یکی از بهترین فصول زندگی ایشان عندالله همین فصل اخیر است که ایشان واقعاً راه خدا را، راه حق را و راه صحیح را متقرباً الی الله پیمودند. با آنکه یقیناً از ایشان توقعات گوناگون بود و ایشان هم یقیناً در اطرافشان وسوسه هایی بود، اما ایشان محکم ایستاده بود و همان اصولی را که مورد نظر شریف امام، رضوان الله تعالی علیه، بود، با قاطعیت تمام ابراز می کرد.»



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 88/12/25ساعت  7:43 صبح  توسط m 
      نظرات دیگران()

    تضعیف ولی فقیه در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران

    دکتر یدالله جوانی

    هدف قرار دادن سرمایه های اصلی اجتماعی و مصادیق برجسته قدرت نرم جمهوری اسلامی مورد توجه دشمنان در جنگ نرم است. شکست دادن انقلاب اسلامی و ساقط کردن جمهوری اسلامی هدف نهایی دشمنان در جنگ نرم است. طی 13 سال گذشته، این هدفی بوده که دشمنان بدون وقفه با بسیج همه امکانات خود به دنبال دستیابی به آن بوده و ناکام مانده و از این پس نیز ناکام خواهند بود. برای ناکام گذاشتن و خنثی کردن توطئه های دشمنان با کمترین هزینه، آشنایی با راهبردها، سیاست ها، شیوه ها و روش های آنان یک ضرورت است. در جنگ نرم دشمنان علیه جمهوری اسلامی، اصل ولایت فقیه، ولی فقیه و به طور مشخص در مقطع کنونی رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان یکی از کلیدی ترین، اساسی ترین و موثرترین قدرت های نرم جمهوری اسلامی مورد هجوم قرار گرفته است. دشمنان ما به خوبی دریافته اند که علل حفظ و نگهداری و استمرار بخشیدن به انقلاب اسلامی، همان علل پدیده آورنده و ایجادکننده انقلاب اسلامی است. در شکل دهی به انقلاب اسلامی سه عامل اصلی اسلام، رهبری و مردم ایفای نقش کرد و در سه دهه گذشته نیز همین سه عامل اصلی، انقلاب اسلامی و مهم ترین دستاورد آن یعنی جمهوری اسلامی را در برابر تهاجمات سنگین و انواع دسایس و فتنه ها حفظ کرده است. در میان سه عامل مذکور نقش رهبری یک نقش ممتاز و تعیین کننده است. اسلام و مردم در سده های اخیر همواره وجود داشته اند، لکن با حضور شخصیتی چون حضرت امام خمینی (ره) در عرصه سیاست و شروع مبارزه علیه استعمار خارجی و استبداد داخلی، نهضت ایشان شکل گرفت و در نهایت انقلاب اسلامی را پدید آورد. در طی سه دهه اخیر نیز ولایت فقیه نقش تعیین کننده در پیشبرد آرمان های انقلاب و تحقق اهداف جمهوری اسلامی و خنثی کردن توطئه ها داشته است. تحلیل مدیریت بحران های پس از انقلاب، نشان می دهد رهبری در عبور دادن کشور از هریک از این بحران ها، نقش اصلی را داشته است. در خنثی سازی و عقیم گذاشتن فتنه اخیری که به دنبال انتخابات و در بستر جنگ نرم دشمنان علیه جامعه اسلامی و نظام اسلامی شکل گرفت، رهبر معظم انقلاب اسلامی نقشی اساسی و تعیین کننده داشت. دشمنان به این فتنه بسیار دل بسته بودند، لکن پس از عنایات الهی، هوشیاری، قاطعیت ، تدبیر و روشنگری های رهبر معظم انقلاب اسلامی بود که مردم را به صحنه آورد و برخی خواص بی بصیرت را بیدار ساخت و با اقتدار، نظام اسلامی و جامعه فتنه زده را از این مرحله بسیار خطرناک عبور داد. بر همین اساس دشمنان از این پس در جنگ نرم خود علیه جمهوری اسلامی، حساب ویژه ای را برای این جایگاه و شخص رهبر فرزانه انقلاب اسلامی باز خواهند کرد. تحلیل محتوای پیام های دشمنان و عوامل آنها در فضای مجازی و دیگر رسانه های وابسته به خوبی این تمرکز دشمن بر تخریب ولی امر را نشان می دهد. هدف اصلی در این حوزه تضعیف ولی فقیه و تخریب پایگاه های اجتماعی ایشان و تبدیل عشق و محبت مردم به ویژه جوانان نسبت به رهبری، به کینه و نفرت است. دشمن فهمیده که مردم ایران دلداده ولایت فقیه بوده و به او به عنوان نائب امام زمان (عج) عشق می ورزند و برهمین اساس از او اطاعت کرده و با اشاره او در صحنه های دفاع از انقلاب و نظام اسلامی وارد می شوند. دشمن فهمیده که رهبری در ایران عامل وحدت ملی و انسجام اجتماعی و همدلی بسیاری از احزاب، گروه ها و شخصیت های سیاسی و دینی است. دشمن فهمیده تا این محبت به رهبری و عشق به رهبری در دل میلیون ها ایرانی موج می زند، کاری از پیش نخواهد برد. بنابراین تلاش می کند تا این رابطه بین امت و امام در نظام اسلامی ایران را با دروغ پردازی، اتهام و تهمت، جعل و روایت سازی کاذب دگرگون سازد. دشمن تلاش می کند با شایعه سازی و القای پیام های نادرست به ویژه به جوانان و کسانیکه شناخت درستی نسبت به رهبر معظم انقلاب اسلامی ندارند، تصویری غیر واقعی در ذهن آنها نسبت به ولی فقیه شکل دهد. بدیهی است افرادی که تصویر غیر واقعی از ولی فقیه در ذهن آنان شکل گیرد به دلیل جهل و نادانی، قضاوتی نادرست نیز نسبت به ایشان خواهند داشت. دشمنان برای رسیدن به مقصد خود از ادبیاتی استفاده می کنند تا افراد غیر مطلع و ناآگاه به مسایل بین المللی ، تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بتوانند به راحتی تحت تأثیر قرار داده و جذب خود نمایند. استفاده از کلماتی چون استبداد ، دیکتاتور، مستبد ، مخالف آزادی، مخالف مردم، غیر انتخابی ، مخالف قانون و ... و نسبت دادن مفاهیم این کلمات به رهبر معظم انقلاب اسلامی، هدفی جز تخریب پایگاه های مردمی معظم له را دنبال نمی کند. اندک جوانان فریب خورده که در حوادث پس از انتخابات، شعارهایی با مضامین مذکور سردادند، نتیجه کار طولانی مدت دشمنان در تهاجم فرهنگی و جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی است. هر چند دشمن تاکنون در این عرصه شکست خورده و میلیون ها ایرانی اینک عشق به رهبری و ولی فقیه می ورزند، لکن باید همگان هوشیار باشیم و با دقت و کار صحیح خبری - تحلیلی و تبیین درست مسایل، مکر و حیله دشمنان در این خصوص را خنثی نماییم. فراموش نکرده ایم که معاویه و ایادی او در جامعه اسلامی آن روز، چنان تصویری از حضرت علی (ع) در اذهان برخی افراد بی خبر و ناآگاه پدید آوردند که وقتی خبر شهادت حضرت در جهان اسلام منتشر شد، برخی با تعجب گفتند، مگر علی نماز می خواند که در محراب مسجد کوفه و آن هم در حال نماز شهید شده باشد! بنابراین باید هوشیار بود و بصیرت عمومی را در جامعه بالا برد. باید مردم و به ویژه جوانان را با ابعاد شخصیت علمی، سیاسی، دینی، فرهنگی و مدیریتی رهبر معظم انقلاب بیش از پیش آشنا ساخت. باید بعد مردمی و مردم داری معظم له را برای مردم تشریح کرد. باید زهد و تقوا، قانون گرایی و تلاش های ولی فقیه زمان برای پیشرفت کشور، تأمین منافع ملی و پیشبرد اسلام و پی ریزی تمدن نوین اسلامی را برای آحاد مردم بیان کرد. در این عرصه همگان به ویژه صاحبان رسانه و اصحاب قلم و سخن رسالتی بس سنگین برعهده دارند.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 88/12/25ساعت  7:36 صبح  توسط m 
      نظرات دیگران()

    <      1   2   3   4   5      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مهدی(عج) در کلمات اهل سنت:
    دلایل وجود و ولایت حضرت مهدی(عج)
    جوان از نگاه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)
    تولی و تبری در عرصه سیاست باید تابع تفکر و مبانی امام باشد
    نگاهی به وصیت نامه الهی -سیاسی حضرت امام (ره)به مناسبت بیست و یک
    [عناوین آرشیوشده]